۞ امام صادق علیه السلام:
كسى كه به اوضاع زمان خود آگاه باشد، گرفتار هجوم اشتباهات نمى‌شود.

موقعیت شما : صفحه اصلی » یادداشت » جامعه‌ » مسائل و آسیب ها
  • شناسه : 30217
  • ۱۳ مهر ۱۴۰۴ - ۲۳:۱۵
  • 45 بازدید
  • ارسال توسط :
  • نویسنده : رحمت اللّٰه دانا
رابطه متقابل آزادی و اخلاق
رابطه متقابل آزادی و اخلاق
آزادی و اخلاق

رابطه متقابل آزادی و اخلاق

تحلیل روز گروه سیاسی جوانان خوز  ، به قلم رحمت اللّٰه دانا مولف و نویسنده: آزادی یک موضوع بسیار مهم و حیاتی در سیر تکامل سعادت بشری به سمت تعالی و انسانیت است ، در بحث آزادی بسیاری آراء مختلف توسط فیلسوفان و صاحب نظران جامعه شناسی و علوم اجتماعی_سیاسی و دیگر افرادی که بصورت عمیق […]

تحلیل روز گروه سیاسی جوانان خوز  ، به قلم رحمت اللّٰه دانا مولف و نویسنده:

آزادی یک موضوع بسیار مهم و حیاتی در سیر تکامل سعادت بشری به سمت تعالی و انسانیت است ، در بحث آزادی بسیاری آراء مختلف توسط فیلسوفان و صاحب نظران جامعه شناسی و علوم اجتماعی_سیاسی و دیگر افرادی که بصورت عمیق و مشرفانه احساس همدردی فکری با جامعه‌ی خود کرده اند ، گفته و پرداخته شده است …

همانطور که در فصل قبل اشاره شد اخلاق مقدم بر هر موضوع فردی و اجتماعی می باشد ، و در اینجا به رابطۀ آزادی و اخلاق می‌پردازیم .

اخلاق بنیادیترین اساس پایه‌گذاری جوامع بشری می‌باشد که بر مبنای همین بینشِ انسانی تدوین شده است ، بشر از بداخلاقی و طغیان عمل به قاعده و قوانین عقلی و وحی برای بهبود اوضاع فردی و اجتماعی خود پناه آورده اند .

در آغوش اخلاق فرزندی تنومند متولد می‌شود بنام *” آزادی”* ، که آزادی هم می‌تواند قامت شکن اخلاق باشد و هم می‌تواند روح اخلاق را در رحم خویش به تولد لحظه‌های ناب انسان بودن و انساندوستی در مدار کرامت و عزتِ اندیشه پاسداری کند ، که این پاسداری لازمه‌اش قانون است ، قانونی فرا تفسیر و صریح و بدون تبعیض فردی و اجتماعی ، چرا که بخشش و یا تفسیر به رأی قوانین در امر قانون باعث بی ارزش شدن و سبک شدن شان آزادی و نفی التزام به اخلاق انسانی و الهی می شود .

بنابراین ، آزادی این فرصت و ارزش را به روحیات و اندیشه‌های منزوی انسان‌های افسرده و بدور از چشم حامیان و خردورزان افتاده می‌دهد تا در قالب خلاقیت و نوآوری برای بهترگونه بودن جامعه و رفاه فکری و روحی و جسمی همنوعان خود در حوزه اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی رقمی زده و طرحی تازه بنیان نهد .

آزادی ، باید بصورت پرورشی ساختاری صورت پذیرد و نه در ظاهری کنترل شده تعریف شود ! ، پایه‌ها و اساس آزادی به میزان تعقل و شعور انسانی هر فرد نسبت به مسئولیت خود به اندازه حضورش در جامعه برمیگردد ، در اصول آزادی ما چیزی بنام تهاجم و خود محوری نداریم چرا که اینگونه نگریستن به آرمان‌های آزادی جز بد فرهنگی و دامن زدن به تحجر و بدعتگرایی مدرن محصولی برازندۀ جوامع انسانی و انسانیت نخواهد داشت .

آزادی برای اندیشه همانند اکسیژن است برای خون ، و اگر آزادی‌های قانونی از انسان‌ها سلب شود دیگر رمقی برای شادابی و تازگی بخشیدن به طلوع هر روزۀ حیات فکری و خلاقیت نظر نخواهد ماند . این حسّ حضور آزادی است که انسان را از تصور حریت و آرامش خاطر به خواب امید طلوعی دیگر می‌میراند !

آزادی معیارهایی دارد در پرتو اخلاق و این معیارها به پرورش ابتدایی و ساختاری جامعه انسانی در هر زمان و مکان مربوط به خود بر میگردد ، و اگر بنا باشد از گذشته وام مدد در بهتر حرکت کردن به سمت توسعه و تعالی گرفته شود ، تنها باید گذشته را ورق زد و فهمید تا از احتمالات آسیب‌پذیری و هزینه‌مند جلوگیری کرد ، نه اینکه آیین گذشتگان را در تنبلی خرد و اندیشه فعلی خود توجیه و تجلی بخشید…!

بنابراین نتیجه می‌گیریم؛ بهترین چراغ و مشعل روشنی عقل‌های خداوندی “آزادی” است ، آزادی در پرتو اخلاق و رعایت تام و تمام قوانین روز جامعه انسانی-حقوقی که حق انسان بودن و کرامات انسانی را آنگونه که شایسته و بایسته است رعایت کرده باشد و تبعیضی در سیر ظهور بدعتگرایی قائل نشود تا تمام شهروندان بتوانند در کمال آرامش زیستگاه خود را پرورشی متعالی و بدور از هر تهاجم و زیاده خواهی ساختاری توسعه فردی و اجتماعی بخشند.

پایان متن/

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*